مراحل ایجاد انگیزه از نگاه روان شناسی اکت

واقعیت این است که چیزی به نام تنبلی وجود ندارد. ما اغلب از کلمه “تنبل” به عنوان یک اصطلاح گسترده برای توصیف شخصی استفاده می کنیم که تمایلی به انجام وظایف یا وظایف خاصی را ندارد. آنچه ما بررسی نمی کنیم، دلایل واقعی عدم تمایل شخص است. ما جنبه ها و علل متعدد رفتار را نادیده می گیریم و به سادگی افراد را به برچسب “تنبل” تقلیل می دهیم، گویی که تنبلی بخشی ذاتی از هویت آنها است. بدتر از آن، ما یاد گرفته ایم که شرم و گناه را به تنبلی بچسبانیم. برچسب‌هایی که به خود یا دیگران چسبانده می‌شوند زمانی که ما نمی‌توانیم دلیل آن را درک کنیم، غیراخلاقی و ناکارا هستند. برای جلوگیری از چنین چیزی، ابتدا باید متغیرهای کنترل کننده واقعی را بشناسیم. برای مثال، فرض کنید، متوجه شده اید که یک بزرگسال به اصطلاح «تنبل» در کودکی هر زمان که دست به ابتکار عمل میزده سرزنش میشده یا مسخره میشده و یا ….. آیا هنوز هم با این اطلاعات راحت می توانید آن برچسب تنبل را روی او بگذارید؟ امیدوارم اینطور نباشه.
اگر بخواهیم عمیق‌تر کاوش کنیم، ممکن است یاد بگیریم که عدم تمایل ما به انجام برخی وظایف یا وظایف ممکن است ناشی از …
ترکیب شدن با یک ترس عمیق از عدم اطمینان.
ترکیب شدن با نگرانی مکرر در مورد آینده.
داشتن باور «به اندازه کافی خوب نبودن».
تجربه عدم وضوح ارزش ها
وجود کمال گرایی منفی
کیفیت پایین خواب در شب
فقدان روابط نزدیک و حمایتی
رژیم غذایی سرشار از قند و چربی های اشباع شده
… و بسیاری از عوامل دیگر از این دست.
منابع بالقوه زیادی وجود دارد که چرا ما کارهایی را انجام می دهیم، از جمله اینکه چرا گاهی اوقات انگیزه نداریم. چه چیزی مسئول “تنبلی” شماست؟ گفتنش سخت است، زیرا همیشه به شما، تاریخچه و موقعیت شما بستگی دارد. به سادگی هیچ راهی برای درک انگیزه وجود ندارد. شما یک فرد هستید و برای پیشرفت باید بیشتر کنجکاو باشید.

مرحله 1: به مواردی که به شما کمک می کند که عملکرد بهتری داشته باشید توجه کنید.

متأسفانه، پاسخ هایی که ذهن شما در مورد رفتارهایتان به شما می دهد اغلب نادرست یا بی فایده هستند. به همین دلیل، اولین قدم برای غلبه بر “تنبلی” (یعنی عدم تمایل به انجام دادن کارها) این است که افکار خود و واقعیت موجود را با وضوح بیشتری مشاهده کنید. شما باید بررسی کنید که معمولا عملکرد شما در چه زمان هایی کاهش می یابد و در چه زمان هایی افزایش می یابد و همه مولفه هایی که روی آن تاثیر میگذارد را بررسی کنید. تحقیقات نشان داده است که اکثریت قریب به اتفاق انتخاب های ما تحت تأثیر عوامل زیادی است که بعضی از آن ها به قدری ساده و روتین شده اند که ما دیگر تاثیر آن ها را نمی بینیم. به عنوان مثال، در دست گرفتن یک فنجان قهوه گرم ممکن است شما را تحت تاثیر قرار دهد تا با دیگران گرم تر و دوستانه تر رفتار کنید و بتوانید ان ها را بهتر درک کنید.
این یکی از دلایلی است که کمک گرفتن از یک متخصص می تواند مفید باشد. آنها می توانند به نقاط کور ما اشاره کنند و مولفه هایی که روی رفتار ما در حال تاثیر گذاری هستند اما خودمان به آن ها آگاه نیستیم را به ما نشان دهند.
این بررسی را می توانید با کمی درون نگری شروع کنید. ابتدا سطح انگیزه خود را در مقیاسی از یک تا ده درجه بندی کنید (1 = اصلاً انگیزه ندارید، 10 = با انگیزه ترین فردی هستید که می توانید باشید). در مرحله بعد، لحظه ای به زمانی فکر کنید که انگیزه بیشتری نسبت به موقعیت فعلی داشتید .حالا از خود بپرسید، آن زمان چه چیزی متفاوت بود؟ هر چه به ذهنتان می رسد که ممکن است نقشی در این متفاوت بودن داشته باشد را بنویسید.. طوفان فکری شما ممکن است به این صورت باشد:
شب قبلش بهتر خوابیده بودم
اون روز غذای بهتری خورده بودم
میخواستم رییسم رو تحت تاثیر قرار بدم و تاییدش رو بگیرم
مهارتم به اندازه اون هدفی که انتخاب کرده بودم بود
و …….

مرحله ۲: برای یک هفته کاری متفاوت انجام دهید و آنچه را که اتفاق می‌افتد بررسی کنید.

قطعا همه چیزهایی که یادداشت کرده اید تاثیر گذاری بالایی نداشته اند و فقط بعضی از آن ها در عملکرد شما واقعا تاثیر گذاشته اند، بنابراین گام بعدی این است که دقیق تر بررسی کنید و از بین همه عوامل ، عاملی را که از بقیه تاثیرگذار تر بوده است را مشخص کنید و سپس، ایده هایی در مورد اینکه به چه روش هایی می توانید آن عامل را به وجود آورید را یادداشت کنید. به عنوان مثال، اگر خواب کافی و با کیفیت می تواند در بهبود عملکرد شما کمک کننده باشد ایده هایی مثل اینکه زودتر به رختخواب بروید، ماسک خواب بخرید، دیروقت غذا نخورید، قبل از خواب مدیتیشن کنید و ….. می تواند برای رسیدن به این عامل کمک کننده باشد. این موقعیت دیگری است که یک درمانگر می تواند برای شما کمک کننده باشد زیرا آنها می توانند شما را به سمت استراتژی های موثر و نحوه به کارگیری صحیح آنها راهنمایی کنند.
اکنون یکی از استراتژی هایی را که نوشته اید انتخاب کنید و شروع به اقدام کردن در راستای ان کنید. اگر فکر می کنید باید زودتر به رختخواب بروید، این کار را انجام دهید و چند روز به آن ادامه دهید. یا اگر فکر می کنید ماسک خواب می تواند کمک کننده باشد آن را بخرید و آن را امتحان کنید. هر کدام از روش ها را که انتخاب کردید حداقل یک هفته آن را به طور مداوم انجام دهید و به طور مداوم فرایند را بررسی کنید.

مرحله 3: یک قدم به عقب برگردید، بررسی کنید و دوباره امتحان کنید.

بعد از اینکه عامل مورد نظر را به مدت یک هفته اجرا کردید، وقت آن است که فکر کنید: آیا آن عامل و نحوه ی اقداماتتان برای آن برای شما تأثیر مورد نظر را داشته است یا خیر ؟ اگر عامل انتخابی تان در بهبود عملکردتان تاثیر گذار بوده ، عالی است و می توانید آن را جدی تر و با ثبات بیشتری به کار بگیرید.اگر هم اتفاقی نیفتاد و تاثیر چندانی نداشت همچنان خوب است، زیرا چیزی یاد گرفتید و باعث می شود دیگر انرژی تان را برای ایجاد آن عامل نگذارید و سراغ ایده های دیگری بروید.
حقیقت این است که بهبود هر بخش از زندگی شما نیازمند آزمون و خطا خواهد بود .زیرا افراد با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ نسخه یکسانی برای همه افراد وجود ندارد. چیزی که برای شما مفید است ممکن است هیچ شباهتی به چیزی که برای فرد دیگری مفید است نداشته باشد.علاوه بر این عاملی که در یک موقعیت می تواند به شما کمک کند قرار نیست در همه موقعیت های دیگر هم بتواند به شما کمک کند و کارایی هر اقدامی بستگی به بافتی که اقدام در آن انجام می شود هم دارد. مثلا صحبت کردن با یک دوست ممکن است در یک موقعیت بسیار کمک کننده و کارا باشد اما صحبت کردن با همان دوست در یک موقیت دیگر کارا نباشد. این بدان بررسی یک موضوع و رسیدن به عوامل کارا و ناکارای آن «یک نسخه ثابت و تمام شده» نیست، بلکه یک فرآیند مستمر است. آنچه ممکن است سال ها پیش حقیقت داشته باشد، ممکن است دیگر درست نباشد.
برچسب هایی مثل “تنبل” انگار می خواهد به شما بگوید که باید این فردی که هستید از بین برود و یک فرد جدید به وجود بیاید و نباید این چیزی که در حال حاضر هستید باشید در حالی که این غیرممکن است. کنجکاوی و اگاهی واقعی در مورد خود و مهربانی با خودتان به شما کمک می کند نسبت به جایی که هستید دلسوزتر باشید و به جای تلاش برای ساختن یک فرد جدید و ایده آل که غیر ممکن است قسمت هایی که شما را دچار مشکل می کند را پیدا کنید و برای بهبود آن ها تلاش کنید که این کار قطعا قابل اجرا تر و ممکن تر است.

قوانین و مقررات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *